بنا به ضرورتی مجبور بودم چند روزی به بیمارستان کودکان مراجعه کنم. کودکان پاک و معصوم و رنجور. تختهایی کوچک که دلیلی میشد بر اضافه بودن بیش از حد آنها در اتاقهای بیمارستان. همراهانی که بیشتر آنها در هول و ولای تشخیص مرض بودند و... . خدا پای کسی را به بیمارستان باز نکند.
دلواپسم برای آن دختر هفتهشت سالهی مریضی که از زاهدان آمده بودند و پدر در حیاط بیمارستان میچرخید و مادر پروانه شده بود دور دختر. جیبشان آن قدر خالی بود که مادر، غذایی که بیمارستان به همراه میداد را میبرد در حیاط برای پدر. . .
*
دلواپسم برای خانوادهام. برای بیرون آمدنشان از خانه. دلواپسم از معتادان و مواد فروشان همیشه حاضر در پارک سر کوچه. از سرنگیشان گرفته تا گردیهاشان که بیهیچ قبحی زل میزنند در چشمهایت و همانجا سرکوچه، لبهی نیمکتهای پارک، جلو چشم دیگران، در محل عبور زن و بچه ساکنان محل، شروع میکنند به نشئه کردن خودشان. خدا میداند چندین بار تماس گرفتم با 110 و وعده دادند که پیگیری میکنند. از فکرم میگذرد وقتی پول نداشته باشند و خماری امانشان را ببرد. چه کارهایی که نمیکنند تا به پول مواد برسند. هزار فکر بد از ذهنم میگذرد... پناه میبرم به خدا. زیر لب آیت الکرسی میخوانم و فوت میکنم به ساختمانها و کوچههای محل. دلواپسم ...
*
دلواپسم برای راست نگفتن. آمار ثبتنامهای حقوقهای زیر 600هزارتومانی دریافت یارانه با صفهای پمپ بنزین برای بنزین 1000تومانی با هم نمیخواند.
*
دلواپسم برای صفحههای حوادث روزنامهها که روز به روز متنوعتر میشود گزارشهایش. برای دختربچههایی که از سادگی به فردی که خودش را راننده سرویس جدیدشان معرفی میکند،اعتماد میکنند و ... الله اکبر از ادامه زندگی با ترس و لرز این دختربچهها. دلواپسم برای آن پستچینمایی که روزها پایش را لای در خانههایی که زنان در آن تنها بودند میگذاشت و . . .
*
دلواپسم از آن که توصیهها به افزایش فرزندآوری است و هزینههای زندگی و فرزند آوری کفاف تکبچه بودن را هم نمیدهد. دلواپسم از آن که روز به روز وصلهها زیاد میشود و هیچ نرخ و قیمتی برای یک روز هم ثابت نمیماند. کفشهای پدران هر روز فرسودهتر میشود تا کفشهای بچهها قابل استفاده باشد.
*
دلواپسیهایم احتیاج به همایش و گرفتن سالن و گزارشهای تصویری ندارد. چاپ بنر نمیخواهد برای آن که نگاه نگرانم را به همراه همفکرانم به تصویر بکشد و بقیه بیاید روی موکت کف سالن بنشینند.
دلواپسم. به جواب سوالهای هنوز نپرسیدهی فرزندم فکر میکنم . . .
بعد از مدتها، چند شب است که با غرور و عطش چشمهایم را مهمان کادرهایی میکنم که جوانی ایرانی به نام جواد قارایی روانه آنتن کرده است.
مجموعه با کیفیت و به غایت خوش آب و رنگی به نام مستند "ایرانگرد"که حدود ساعت 11 شب از شبکه اول سیما پخش میشود و چه محجور است و مظلوم. تلویزیونی که در 24 ساعت چند ده بار آنونس و تبلیغ مجموعه "شمعدونی" را برای نشان دادن تسلیمش در برابر منتقدین پزشک و وکیل و بالابردن دستهایش به خاطر تولید "در حاشیه" پخش میکند، ای کاش قدر این مجموعه را بهتر بداند و باکس ویژه تبلیغی برایش در نظر بگیرد.
این مجموعه، به بهترین شکل، زیبایی و آرامش طبیعت و طبیعتنشینان ایرانِ عزیز را به هموطنان خسته از ناملایمات، منتقل میکند. همچنین فرهنگسازی برای حفظ طبیعت و فرهنگ و سنن اقوام مختلف، و آشنایی بیشتر با زیباییهای بکر ایران را استادانه به نمایش میگذارد.
جواد قارایی و همراهانش بی محابا و جسورانه به دل طبیعت ایران میرنند و با آن همراه میشود بدون آن که آزاری به آن برسانند و حتی رد لاستیک خودرو بر آن بنشانند. پیادهروی در طبیعت برای مسافتهای طولانی و حتی شنا کردن در مسیرهای صعب العبور حسی قوی و حضوری مستقیم به مخاطب عرضه میکند. و چه شکوهمندانه است این نمایش از طبیعت بکر ایران.
امید، زندگی در لحظه، صدای گرم ، استفاده از کادرهای درست و تصاویر هنرمندانه، استفاده عالی از موسیقیهای نواحی ایران. شور و زندگی آدمهای دور از دسترس ما آدمهای گرفتار شهری، تنها گوشهای از هنرمندی این مستند است.
آقای قارایی و تیم همراه تولید کننده مستند ایرانگرد، وظیفهام است به عنوان یک ایرانی سپاسگذار باشم از این عاشقی شما. عاشقیتان مستدام.
جواب جواد قارایی عزیز:
درود بر جناب آقای امیر اسماعیلی عزیز و همه هموطنانِ عزیز و جانم. سپاس بیکران از همه شما خوبان که تنها انگیزه بنده برای تولید مجدد مجموعه مستند ایرانگرد برای شبکه یک سیما بودید. سپاس بیکران از حضور و حمایت همه شما سروران عزیز که نگاه پر مهر و مثبتِ وجودتان جانی دوباره به گروه تولید ایرانگرد دمید. زمان و بودجه اندک بود و بی شک کاستی ها بسیار . به بزرگواری ببخشایید. اما در حد توان انشالله مجموعه ای با کاستی های کمتر ارائه خواهد شد. انشالله . این انرژی مثبت و قلب بزرگتان برای من بزرگترین هدیه بود. خستگی ها و تلخی ها در شد. امیدوارم همواره سلامت و سبز باشید و آفتابی. کوچک همه شما بزرگان . جواد قارایی.
لینک صفحه را اینجا ببینید.